نزال بن سبرة گوید: امیر المؤمنین علىّ بن أبى طالب علیه السّلام براى ما خطبه خواند و بر خداى تعالى حمد و ثنا گفت و بر محمّد و خاندانش درود فرستاد آنگاه سه بار فرمود: اى مردم! پیش از آنکه مرا از دست بدهید از من پرسش کنید، آنگاه صعصعة بن صوحان برخاست و گفت: اى امیر المؤمنین! چه وقت دجّال خروج مىکند؟ علىّ علیه السّلام فرمود: بنشین که خداوند کلامت را شنید و خواسته تو را دانست به خدا سوگند در این باب سؤالشونده از سئوالکننده داناتر نیست و لیکن براى آن علامات و نشانههایى است که طابق النّعل بالنّعل دنبال یک دیگر بیاید که اگر خواستى تو را بدان آگاه کنم و او گفت آرى اى امیر المؤمنین! و علىّ علیه السّلام فرمود: آنها چنین است:
و پوست میش را بر دل گرگ بپوشند و دلهایشان بدبوتر از مردار و تلختر از زهر باشد، در این وقت سرعت و شتاب کنید سرعت و شتاب کنید و بهترین جاها در آن روز بیت المقدس باشد و بر مردم زمانى درآید که هر کدامشان آرزو کنند که از ساکنان آنجا باشند.
آنگاه اصبغ بن نباته از جا برخاست و گفت: یا امیر المؤمنین! دجّال کیست؟
فرمود: .[1]
برای مطالعهی ادامهی روایت، به منبع مراجعه فرمایید.
[1] ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین / ترجمه پهلوان - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1380 ش.
ج2 ، ص 311 و 312
امروز داشتم با پدری صحبت میکردم که دوتا پسر پزشک داشت.یکی رفته بود خارج و دیگری در ایران مانده بود. میگفت اونی که رفت خارج، کار درستی کرده، چون تو ایران استعدادش داشت حروم میشد و کسی بهش بها نمیداد.
میخواستم باهاش بحث کنم که پیرمرد بنده خدا خسته شد و خوابش گرفت. امّا تو دلم گفتم، این ملاک و معیاری که شما دارید، بیشتر حیوانی است تا انسانی. گوسفند هم میداند که باید به جایی برود که علف بهتری وجود دارد.نمیدانم ایثار و انسانیت این افراد کجا رفته است؟!
در بعضی از تجربههای تبلیغی، با افرادی مواجه میشدم که هرچه بیشتر به آنها احترام میگذاشتم، رفتارشان بدتر میشد. مثلا اگر در مسجد، آنها را تحویل میگرفتید و خوش و بش میکردید، شما را تحقیر میکرد، یا اگر سرکلاس به آنها احترام میگذاشتید، اصلا به شما گوش نمیداد. درک این آدمها برایم سخت بود، تا اینکه احادیث ناب و دلنشینی از امام علی (علیه السّلام) دیدم. امام علی (علیه السّلام) در احادیث خود به دستهای از مردم به نام فرومایگان اشاره میکنند که کاملا خلاف انسانهای کریم هستند. برای مثال:[1]
کن من الکریم على حذر إن أهنته و من اللّئیم إن أکرمته و من الحلیم إن أحرجته.»[2]
از کریم برحذر باش، اگر به او اهانت کردی، و از فرومایه برحذر باش، اگر را گرامی داشتی، از صبور برحذر باش، اگر او را به سختی انداختی!
کلّما ارتفعت رتبة اللّئیم نقص النّاس عنده و الکریم ضدّ ذلک.[3]
هرچقدر رتبهی انسان پست بالاتر رود، مردم نزد تو بیارزشتر شوند و انسان کریم، برعکس آن است.
امّا چاره چیست[4]:
فرّوا کلّ الفرار من اللّئیم الأحمق.»[5]
از انسان فرومایه، شدیدا فرار کنید.
یعنی اصلا کلّا نرید سراغ این افراد، اگر هم رفتید، به حدیث بعدی عمل کنید.
إذا زادک اللّئیم إجلالا فزده إذلالا»[6]
اگر فرومایه بر احترام به تو افزود، بر خواری او افزون کن!
[1] احادیث راجع به فرومایگان بسیار است. برای مطالعهی بیشتر، میتوانید واژهی "اللئیم" را در کتب حدیثی جست و جو بفرمایید. به طور خاص، در کتاب غررالحکم، به این موضوع بسیار اشاره شده است.
[2] تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم - قم، چاپ: دوم، 1410 ق.
ص532[3] همان، ص534
[4] احادیث این بخش هم زیاد بود، فقط دوتا را از باب نمونه آوردم.
[5] تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم - قم، چاپ: دوم، 1410 ق.
ص483[6] همان، ص290
قدیمها وقتی به آیاتی نظیر وَ لَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ»[1] ، إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُم»[2] و . میرسیدم، فکر میکردم که اگر به خدا و دین خدا کمک کنم، در صورت نیاز، باید خداوند فوج فوج ملائکه را به یاری من برساند و زمین و آسمان گوش به فرمان من باشند و در پایان، وقتی چنین نصرتی را از سوی خدا مشاهده نمیکردم، اعتقادم به این آیات کم میشد. تا اینکه به این حدیث رسیدم:
تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَى قَدْرِ الْمَئُونَة»[3]
کمک به اندازهی نیاز نازل میشود»
با خواندن آن متوجّه شدم که خدا برای هر نیازی، کمکی در حد همان نیاز میفرستد، نه بیشتر.
[1] حج/40: و همانا قطعا خداوند یاری میکند، هرکسی را که او را یاری کند.»
[2] محمد/7: اگر خداوند را یاری کنید، او شما را یاری میکند.»
[3] شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح) - قم، چاپ: اول، 1414 ق. ص494
درباره این سایت